ستاره در فرهنگ مردم بلوچ

استان شناسی سیستان و بلوچستان (مباحثی پیرامون جغرافیا ،اقتصادو...)
dustdarebaluch
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 26
تاریخ عضویت: شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰, ۵:۳۸ ب.ظ
جنسیت: مرد

ستاره در فرهنگ مردم بلوچ

پست خوانده نشده توسط dustdarebaluch »

[1]
نه کسی آن را می شناسد و نه به چشم دیده است فقط همه می دانند که هر روز در کدام جهت است و آن روز نباید بدان جهت ره سپرند. این ستاره در جهات ششگانه حرکت می کند. روز یکم و دوم در جنوب شرقی، سوم در جنوب، چهارم جنوب غربی، پنجم و ششم غرب، هفتم در رکن شمال، هشتم شمال شرق، نهم به زمین، در این روز به باور مردم سیستان «ناساعت» است و باید در خانه بمانند ،زیرا به هیچ جهت نمی توان رفت. اما به روایت بلوچ وقتی ستاره به زمین یا آسمان باشد به هر سو می توان رفت. روز دهم به اصطلاح ساعت دارد و حرکت به هر سو خوب است ، اما از یازدهم تا نوزدهم باز هم ستاره همان حالت گردش اول تا نهم برج را دارد. نوزدهم و بیستم ماه مجدداً به زمین و آسمان است از آن پس تا 29 برج حالت اول تکرار می شود و «ناساعت» است، سی ام ساعت دارد و به هر سو می توان رفت.
بلوچها در این باور آن قدر پا برجا هستند که اگر در شبهای تابستان بخواهند بیرون از «لوگ» یا اتاق بخوابند چنانچه در «لوگ»[2]رو به جهت آن ستاره باشد، آن شب از «لوگ» بیرون نمی آیند و اگر بیرون باشد به داخل نمی روند. در زمان کوچ نیز چنین اصلی به شدت مراعات می شود، در کوچهای اضطراری به اصطلاح «دس کش»(daskâs)می کنند یعنی «لرد»(lard)[3]بار نمی شود. با دست وسایل کوچ را به فضایی دورتر می برند و از آنجا بار می زنند یا اگر «لوگ» حصیری باشد دری در خلاف جهت ستاره باز می کنند و از آن در اسباب کوچ را بیرون می برند. اما اگر ستاره در جهت «ایلراه» و مسیر کوچ باشد ایل از کوچیدن سر باز می زند.
سهیل: این ستاره در پاییز طلوع می کند و از ستارگانی است که به انسان، حیوان و محصول آسیب می رساند. اگر سهیل به انسان بزند او را درد «نیم سری» مبتلا می کند و نیمی از سر او درد می گیرد که برای درمان آن باید در جایی که ستاره یا خورشید او را نبیند کمین کرده و سه کلوخ به طرف ستاره یا خورشید بیندازد.
در روستای هیچان برای رهایی از آسیب این ستاره در هنگام طلوع آن دعایی به شرح زیر می خوانند:
الله که منی واحدنallâh ke menivâhedenمحمد منی شاهدنmohammad menišâhedeniکلامت که منی دینه kalâmat ke meni dina
کلام منی ایمانه kalâm-e meniimâna
هر چن بوانان پیر پیر harčanbovânân pir-e pir
یا شاه جیلانی علیyâ šah-e jilâni ali
یا پیران سرور پیران yâ pirân sarvar-e pirân
دست ما پکیران بگیر dast-e mâ pakirânbegir
په برکت لال شهباز pa barakat-e lâl-e šahbâz
پر مادری بوانpar mâdari boân
کریما کرم کن، رحیما رحم کن، دشمنا میش[4]کن، زورا زیر کن، دشمنا میش کن، یاغوث الاعظم دست گیر، پیران پر یا ملاجبرئیل، یا سید سلیمان، بیا سر کار ما، حاضر ببه(bebe)به حکم خدا، به حق حضرت سلیمان ابن داود زبر دست، می

(miy)دعا مستجاب بکن[5]
سهیل به حیوانات آسیب می رساند، اگر چشم شتر به سهیل بیفتد مرگش حتمی است. لذا هنگام طلوع سهیل شتران را از بیابان جمع آوری کرده در گودالی دور از چشم ستاره از آنها مراقبت می کنند. سهیل به پستان، تن و لب گوسفند نیز آسیب می رساند بطوری که زیر پوست حیوان کرم می گذارد. به روایت میر جاوه آسیب سهیل وقتی به گوسفند مؤثر است که خوابید و بی حرکت باشد، اگر به چرا مشغول باشد آسیب نمی بیند. به روایت «اسپکه» سهیل بدن گوسفندی که پشمش را چیده باشند زخم می کند.
سهیل در 20 روز اول طلوع برای گوسفند خطر دارد.
شهاب ستاره ای است که جبرئیل آن را به طرف شیطان پرتاب می کند تا او را از آسمان دور سازد زیرا پیش از اسلام شیطانها به آسمان می رفتند و کسب خبر می کردند و می آمدند پشت بُته ها پنهان می شدند از قول آنها آینده را پیشگویی می کردند. حضرت محمد در شب معراج از خدا خواست که دست شیاطین را از آسمان کوتاه کند، خدا این مأموریت را به جبرئیل داد. از آن زمان هرگاه شیطانی به آسمان صعود می کند جبرئیل او را با یک سنگ آسمانی از آنجا می راند. این شهابها که می بینیم همان سنگها است.

1- برخی از عشایر بلوچ آن را همان ستاره عقرب و بعضی دیگر به نام رجال الغیب می شناسند.
2- یکی از انواع مساکن قابل انتقال بلوچ است که اسکلت آن از چوب خرما با پوشش حصیر است. رک : محمد سعید جانب اللهی، «مساکن بلوچ» فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی، شماره 43.
3- لرد(lard)از واژه «لردگ»(lardag)به معنی کوچ کردن و بار خانه است.
4- میش کن یعنی مثل میش او را تسلیم و مطیع کن.
5- راوی آقای سیداحمد لاشاری مطلق، هیچان، زمستان 1373.

بازگشت به “آشنایی با استان سیستان و بلوچستان”