یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

استان شناسی سیستان و بلوچستان (مباحثی پیرامون جغرافیا ،اقتصادو...)
rasool
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
پست: 438
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱:۵۲ ب.ظ
محل اقامت: سیستان دیار رستم دستان
تماس:

یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

پست خوانده نشده توسط rasool »



کد خبر:
۲۳۷۹۴۱


تاریخ انتشار:
۲۷ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۳
به راستی اهمیت آثار باستانی و فرهنگی تمدن ما با چه میزان است؟ آیا آن گونه که شعار فرهنگ و حمایت از تاریخ و تمدن سر می‌دهیم به همان اندازه نیر برای حفظ و احیای آن تلاش می‌کنیم؟!

هر از چند گاهی اگر مجالی باشد برای بازدید و یا گردش به مکان‌های باستانی و تاریخی استان به ویژه دزفول می‌رویم و هر بار با مشکلاتی کم و بیش مهم برمی‌خورم که بعضا از مشکل نیز فراتر می‌روند؛ از تخریب خانه‌های باستانی و ثبت ملی گرفته تا نیمه کاره رها شدن مکان‌های توریستی و گردشگری.

این بار سری به روستای اسلام آباد (شاه ابوالقاسم) یا همان مقبره یعقوب لیث صفاری خودمان زدم؛ یعقوب سر سلسله صفاریان است که حکومتی مستقل از خاندان ظالم عباسی که تمام ایران را تحت سلطه داشت، در سیستان بنا نهاد و با عباسیان جنگید و توانست ایران و فارس را از یوغ اعراب تا حدود بسیاری برهاند.

ورودی روستا تابلویی ناخوانا، سیاه شده و آتش گرفته! که به زحمت مشخص می‌کند که چه چیزی در پیش روی شماست!

از دور قامت مناره کله قندی بقعه نمایان است؛ محوطه ای محصور که در خود چند درخت نیمه خشک و یک زمین خاکی فوتبال برای اهالی محل که در حال بازی نیز بودند.
مقبره یعقوب در دوران تیموریان ساخته و در دوره‌های بعدی بازسازی شده و به نظر می‌رسد آخرین مرمت آن ۲۵ سال پیش بوده است.

هیچ تابلو و کتیبه ای که کوچکترین مشخصاتی در خصوص این عمارت در خود داشته باشد به چشم نمی‌خورد. بازدیدکنندگان و توریست‌هایی که برای دیدن مقبره آمده بودند با ذهنی پر از سوال به دیدن این مکان و مکان مجاور که قدیمی ترین دانشگاه جهان یعنی «جندی شاپور» نام دارد آمده بودند!

اینجا چه مکانی است؟

چه کسی در زیر این گنبد مدفون است؟ پیشینه آن چیست و سوالات متعدد دیگر!
مطلب مجال آن را نمی دهد که بگویم زمین و محوطه تاریخی جندی شاپور سالی چهار بار توسط کشاورزان منطقه شخم می‌خورد!

بازگردیم به مقبره یعقوب لیث؛ آجر فرش کف محوطه در حال کنده شدن است و آجرهای دیوارهای ورودی مقبره که از قدمت بالایی برخوردارند، در حال فرو ریختن و بخش‌هایی هم از بین رفته است! قسمت‌هایی از گنبد نیز گنده شده بود که مابقی آن نیز با توجه به روند فعلی دیر یا زود فرو خواهد ریخت.

از شانس بد من، باطری دوربین در حال اتمام بود و نتوانستم از گله گوسفندی که دوان دوان به سوی مقدار سبزه ای که در محوطه بود، می‌شتافتند تصویری بردارم!

از همانجا با آقای باغبان مدیر میراث فرهنگی و گردشگری دزفول تماس گرفتم و مشکلات این محل را بیان کردم و ایشان نیز بر سخنان من صحه گذارد، ولی باز کما فی السابق از نبود بودجه سخن به میان آورد! افسوس که نمی‌دانم این نوشته‌ها می‌تواند متولیان امر را که مدیران ارشد میراث فرهنگی باشد را متقاعد کند تا گوشه چشمی به این مکان دیدنی و تاریخی استان خوزستان و کشور نماید یا خیر!؟

به نمایندگی از دوستداران میراث فرهنگی و همه مردم از فرماندار و مدیران سازمان میراث فرهنگی شهرستان و استان تقاضا داریم به بقعه یعقوب لیث صفاری و محوطه تاریخی جندی شاپور که فخر ایران در دنیای علم است، نگاهی ویژه و منصفانه تر داشته باشند، تا در برابر آیندگان شرمسار نباشیم!
تصویر

تصویر

تصویر
فرستنده: روح الله بهشتی
تشکر

شما از مطالبي كه ميخوانيد نشانه شخصيت شماست

تصویر
rasool
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
پست: 438
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱:۵۲ ب.ظ
محل اقامت: سیستان دیار رستم دستان
تماس:

Re: یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

پست خوانده نشده توسط rasool »

یعقوب لیث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
یعقوب لیث
امیر صفاری
مجسمه یعقوب لیث.jpg
تندیس یعقوب لیث صفاری در ورودی شهر دزفول
دوران ۲۴۷-۲۶۵ (قمری)
نام کامل یعقوب پسر لیث پسر معدل
زادگاه قریه قرنین, سیستان
مرگ شوال ۲۶۵ (قمری)
محل مرگ گندی شاپور
در اثر قولنج
پیش از عمرو لیث
دودمان دودمان صفاری
پدر لیث


یعقوب (پسر ِ) لیث یکی از پادشاهان ایران از دودمان صفاری بود.


محتویات

۱ زندگینامه
۲ کشمکش میان صفاریان و خلافت بغداد
۳ آرامگاه یعقوب لیث صفاری
۴ پدر زبان پارسی پس از اسلام در ایران
۵ منابع

زندگینامه

یعقوب بن لیث مردی بود از قریه قرنین در سیستان.


لیث پدر یعقوب در سیستان شغل رویگری داشت. او سه پسر داشت بنام‌های یعقوب و عمرو و علی. هر سه پسران لیث حکومت کردند اما دوره حکومت آنان چندان نپایید. یعقوب نیز در اوایل مانند پدر رویگری می‌کرد و هرآنچه بدست می‌آورد به دوستانش ضیافت می‌کرد. چون به سن رشد رسید عده‌ای از عیّاران او را به سرداری خود برگزیدند.


در سال ۲۳۷ که طاهر بن عبدالله در خراسان حکومت می‌کرد مردی از اهل بُست به‌نام صالح بن نصر کنانی بر سیستان چیره شد و یعقوب به خدمت وی در آمد. طاهر که مردی با تدبیر بود صالح بن نصر را از سیستان براند و پس از وی درهم بن نصر (یا نضر) خروج کرد و سیستان را تصرف نمود و سپاهیان طاهر را از سیستان براند. درهم که نتوانست از عهده‌ای سپاهیان برآید یعقوب را سردار سپاه خویش تعین کرد. سپاهیان چون ضعف فرماندهی درهم را دیدند از فرماندهی یعقوب اسقبال نمودند.


پس از چندی والی خراسان با تدبیر درهم را اسیر کرد و به بغداد فرستاد، او مدتی در بغداد زندانی بود بعد آزاد گردید و به خدمت خلیفه در آمد. درین زمان است که کار یعقوب نیز بالا می‌گیرد او به دفع خوارج می‌رود. یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارانش از وی چنان فرمانبرداری می‌کردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد ار ضبط سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. باز بار دیگر در سال ۲۵۳ رو به خراسان نهاد. این بار شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاد با حاکم فارس جنگیده و آن را نیز بدست آورد. یعقوب بعد از واقعه چند نفر از طرفداران خود را با پیشکش‌های گرانبها نزد خلیفه بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد.


یعقوب در سال ۲۵۷ باز به فارس لشکر کشید و خلیفه المعتمد به وی پیغام داد که ما ملک فارس را به تو نداده‌ایم که تو به آنجا لشکر کشی کنی. المؤفق برادر خلیفه که صاحب اختیار مملکت بود پیامی نزد یعقوب فرستاد مبنی بر اینکه ولایت بلخ و تخارستان و سیستان مربوط به یعقوب است. یعقوب نیز بلخ را تصرف نموده متوجه کابل شد والی کابل را اسیر و شهر را تصرف نمود. پس از آن به هرات رفت و از آنجا به نیشاپور و محمد بن طاهر حاکم خراسان را با اتباعش اسیر و به سیستان فرستاد و از آنجا روانه طبرستان شد تا در آنجا با حسن بن زید علوی بجنگد. حسن درین جنگ شکست خورد فرار نمود و به سرزمین دیلمان رفت. یعقوب از ساری به آمل رفت و خراج یکساله را جمع کرد و روانه دیلمان شد، در راه در اثر بارش باران عده زیادی از سپاهیانش کشته شده و خود مدت چهل روز سرگردان می‌گشت. یعقوب پیامی نزد خلیفه فرستاد مبنی بر اینکه طبرستان را فتح کرده حسن را منزوی ساخته‌است به امید اینکه مورد نظر خلیفه واقع گردد. اما خلیفه حکمی را توسط حاجیان به خراسان فرستاد که چون وی از حکم ما تمرد کرد و به حکومت سیستان بسنده نکرد او را در همه جا لعن کنند.


کشمکش میان صفاریان و خلافت بغداد

محمد بن واصل تمیمی بر فارس چیره شده بود. المتعمد عباسی فارس را به موسی بن بغا داد، موسی نیز عبدالرحمان بن مفلح را به جنگ محمد بن واصل فرستاد، عبدالرحمان شکست خورد و اسیر شد. چون یعقوب در سیستان خبر بالا گرفتن کار ابن واصل را شنید طمع در ولایت فارس بست، در حالیکه محمد بن واصل در اهواز بود وی رو به فارس نهاد و فارس را تصرف کرد. در سال ۲۶۲ یعقوب از فارس رو به خوزستان نهاد. چون خبر به خلیفه المعتمد رسید فرمان حکومت خراسان، گرگان، طبرستان و ری و فارس را در حضور حاجیان به شمول شرطگی بغداد به وی داد. اما یعقوب راضی نشد و به خلیفه پیغام داد که به چیزی راضی نیست جز رسیدن به بغداد. خلیفه برادرش الموفق را به جنگ با یعقوب فرستاد، یعقوب درین جنگ شکست خورد و فرار کرد. بسیاری از اموال یعقوب بدست سپاهیان بغداد افتاد، و به نام غنیمت به بغداد برده شدند. المؤفق به علت بیماری به بغداد بازگشت و یعقوب نیز در گندی‌شاپور به قولنج مبتلا گشت. خلیفه رسولی را با منشور ولایت فارس و استمالت نزد یعقوب فرستاد. یعقوب قدری نان خشک و پیاز و شمشیر را پیش روی خود نهاد و به رسول گفت:
« «به خلیفه بگو که من مردی رویگر زاده‌ام و اکنون بیمارم و اگر بمیرم تو از من رها می‌شوی و من از تو، اگر ماندم این شمشیر میان ما داوری خواهد کرد، اگر من غالب شوم که به کام خود رسیده باشم و اگر مغلوب شوم این نان خشک و پیاز مرا بس است.» »

یعقوب در سال ۲۶۵ در گندی شاپور در اثر قولنج در گذشت. یعقوب را مردی باخرد و استوار توصیف کرده‌اند. حسن بن زید علوی که یکی از دشمنانش بود او را نسبت استقامت و پایداریش سندان لقب داده بود.
آرامگاه یعقوب لیث صفاری

آرامگاه یعقوب لیث اکنون در ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی دزفول در روستایی به نام اسلام‌آباد دزفول یا شاه‌آباد دزفول قرار دارد. قدمت آرامگاه یعقوب لیث صفاری، به دوره سلجوقی تا قاجار می‌رسد و در روستایی در ۱۰ کیلومتری دزفول (سمت راست جاده دزفول شوشتر) واقع شده‌است. بنا احتمالا آرامگاه شاه ابوالقاسم، سردار نامی ایران، یعقوب لیث صفاری، است که در شهر جندی شاپور وفات یافته‌است. آرامگاه با گنبد مضرس ساخته شده و با توجه به مرمت‌های مختلف، قدیمی‌ترین قسمت آن مربوط به دوره سلجوقی است.
پدر زبان پارسی پس از اسلام در ایران

ازیورش عربان تا عهد یعقوب لیث، زبان رسمی ایران یا حکومت‌های ایران، زبان عربی بود. یعقوب لیث صفار نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و پس از آن دیگر کسی حق نداشت در دربار او به زبانی غیر از پارسی سخن بگوید. دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب «تاریخ زبان فارسی» آورده‌است:
« «.... در سال ۲۵۴ هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تا کنون ادامه دارد.» »

در منابع کهن نیز از این رویداد نام برده شده‌است. نویسنده «تاریخ سیستان» چنین روایت کرده‌است:
« یعقوب فرا رسید و بعضی از خوارج که مانده بودند ایشان را بکشت و مال‌های ایشان برگرفت. پس شعرا او را شعر گفتندی به تازی: قد اکرم الله اهل المصر و البلد بملک یعقوب ذی الافضال و العدد.

چون این شعر برخواندند او عالم نبود، در نیافت، محمدبن و صیف حاضر بود و دبیر رسایل او بود و بدان روزگار نامه پارسی نبود، پس یعقوب گفت: «چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت؟»
»

محمد وصیف پس شعر پارسی گفتن گرفت و اول شعر پارسی اندر عجم او گفت.»
تشکر

شما از مطالبي كه ميخوانيد نشانه شخصيت شماست

تصویر
rasool
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
پست: 438
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱:۵۲ ب.ظ
محل اقامت: سیستان دیار رستم دستان
تماس:

Re: یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

پست خوانده نشده توسط rasool »

آرامگاه یعقوب لیث صفاری در روستای شاه‌آباد در ده کیلومتری دزفول، سمت راست جاده دزفول به شوشتر قرار دارد. مهر: آرامگاه یعقوب لیث صفاری که با شماره 2550 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده در وضعیت مناسبی قرار ندارد به طوری که در ضریح آهنی مقبره آن از چوب صندوق میوه برای اتصال بخشهای مختلف استفاده شده و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه نیز میخهایی زنگ زده و تارعنکبوت جلب توجه می کند.

آرامگاه یعقوب لیث صفاری در روستای شاه‌آباد در ده کیلومتری دزفول، سمت راست جاده دزفول به شوشتر قرار دارد.

کنار این آرامگاه بازمانده‌های شهرجندی شاپور دیده می‌شود. همچنین در بخش غربی شهر دزفول از مسیر اندیمشک به دزفول تندیس عظیم یعقوب لیث که سوار بر اسب می تازد نصب شده و این مهر تائید دیگری بر وجود آرامگاه یعقوب لیث است.

یعقوب لیث صفار نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و پس از آن دیگر کسی حق نداشت در دربار او به زبانی غیر از پارسی سخن بگوید. دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب "تاریخ زبان فارسی" آورده‌است: در سال ۲۵۴هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تا کنون ادامه دارد.
تصویر
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان افزود: آرامگاه یعقوب لیث با گنبد بلند مضرس (دندانه دار) سفید رنگ در قسمت شمال شرقی روستای شاه‌آباد در 5 کیلومتری جاده دزفول – شوشتر، در میان یکی از مهم ترین محوطه های تاریخی ایران یعنی خرابه های شهر ساسانی و دانشگاهی جندی شاپور قرار دارد. گنبد این آرامگاه یعقوب لیث صفاری از بهترین نوع گنبد های مخروطی واقع در خوزستان است.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان اظهار داشت: بنای آرامگاه از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آرامگاه را از سطح بیرونی آن جدا می کند. سازه اصلی بنا خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد.
گهستونی یادآور شد: بنا به گفته های مردم محلی چون در حدود چند دهه پیش کتیبه ای بر روی دیوار گنبد قرار داشته که به خط عربی نام یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی نوشته شده بود این فرض که مقبره یعقوب لیث در این مکان قرار دارد را بسیار کرد. اما اکنون با اسپری مشکی نام یعقوب لیث را پاک کرده اند. تابلوی میراث فرهنگی نیز با همان رنگ سیاه مخدوش شده است.
تصویر
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با بیان اینکه در محوطه 9 هکتاری و فنس کشی شده آرامگاه، قبرستانی بزرگ مشاهده می شود که سنگ قبرهای قدیمی آن به قدیمی بودن این بنا گواهی دارد افزود: ضریح آرامگاه به هیچ وجه در حد مقام هر شخصیتی که زیر این خاک خفته باشد نیست چه آن شخص یعقوب لیث باشد و چه شاه ابوالقاسم.
تصویر
در بخشهای مختلف ضریح آهنی این مقبره، از چوب صندوق میوه برای اتصال بخش های مختلف ضریح استفاده کرده اند و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه میخ هایی زنگ زده، سیم های کج و مهوج، تارعنکبوت های با گستره زیاد، موکت های رنگ و رو رفته، درب ورودی بسیار مواقع قفل زده شده، محوطه سازی نامناسب و... به نحو نازیبایی جلب توجه می کند.
تصویر
این آرامگاه با محوطه 9 هکتاری اش دو چشمه سرویس بهداشتی دارد که مدت هاست نه آب دارد و نه دربشان باز است. حتی از تجهیز ساختمانی با دو اتاق که از قبل در محوطه ساخته شده بود و برای راه اندازی پایگاه جندی شاپور در نظر گرفته شده خبری نیست. راه اندازی این پایگاه در دور اول سفر هیات دولت مصوب شد اما تا کنون نسبت به راه اندازی آن اقدامی صورت نگرفته است.
تشکر

شما از مطالبي كه ميخوانيد نشانه شخصيت شماست

تصویر
rasool
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
تفریح و سرگرمی در سرزمین دریا و کویر
پست: 438
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱:۵۲ ب.ظ
محل اقامت: سیستان دیار رستم دستان
تماس:

Re: یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

پست خوانده نشده توسط rasool »

تصویر


من افتخار میکنم که یعقوب اهل و زاده سیستان بوده
امیدوارم مسئولین هم قدرش رو بدونن
تشکر

شما از مطالبي كه ميخوانيد نشانه شخصيت شماست

تصویر
آواتار کاربر
behzad
★★★ نورچشمی ★★★
★★★ نورچشمی ★★★
پست: 142
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰, ۴:۵۳ ب.ظ
جنسیت: مرد
معرفی بیشتر: شاعر ونویسنده .البته براخودم مینویسم
محل اقامت: بلوچستان.کنارک..پایگاه هوایی دهم شکاری
تماس:

Re: یعقوب لیث صفاری در غبار فراموشی!

پست خوانده نشده توسط behzad »

خیلی ازتون ممنونم جالب بودن راستی من یه کتاب دارم ..تاریخ سیستان به زبان خیلی قدیمی نوشته شده والله برای من سخت بود ترجمش خیلی سخت بود حالا اگه عزیزانی میتونن معنیش کنن من یه جورایی کتابو به دستشون برسونم یا خودم قسمت هایی از نوشته هاشو بنویسم ترجمش کنید حالا نمیدونم اگه کسی میتونه ترجمش کنه بگه لطفا
ای نگین سیستانم هامون/اگرچه همچون درخت پاییزی خشکیدی ولی من برتن خشکیده وترک خورده ات بوسه میزنم وفریاد میکشم:دوستت دارم
ارسال پست

بازگشت به “آشنایی با استان سیستان و بلوچستان”